آنگلا مرکل، دانشمندی که رهبری جهانی شد!
هاروارد:مرکل که به عنوان یک شیمیدان کوانتوم تحصیل کرده بود، 35 سال اول زندگی خود را در آلمان شرقی و تحت کنترل اتحاد جماهیر شوروی گذراند و تا سقوط دیوار برلین در 1989 در یک مرکز تحقیقاتی دولتی کار می کرد.این وظیفه تاریخی سبب شد که کار علمی را رها کند و به دنبال علاقه همیشگی خود به دنیای سیاست وارد شود و پیوسته و مدام میسرش را از میان دولتمردان آلمان به سمت بالا پیش ببرد.
در سال ۲۰۰۵ مرکل به عنوان اولین زن و اولین سیاستمدار آلمان شرقی محسوب می شود که بالاترین مقام انتخابی کشور را دارد . هنگامی که در سال ۲۰۲۱ از قدرت کنار برود , پس از مربی سابق خود هلموت کل , که در سال ۱۹۹۰ در دانشگاه هاروارد سخنرانی کرد , دومین رهبر دوران مدرن آلمان خواهد بود که در این دانشگاه سخنرانی کرده است .
در در سپتامبر 1943 و در برهه حساس جنگ جهانی دوم نخست وزیر انگلیس وینستون چرچیل به اصرار متحد و دوست خود، رئیس جمهور فرانکلین به هاروارد سفر کرد و موفق به دریافت درجه دکترای افتخاری شد.در سال 1947، با روشن شدن ابعاد ویرانی گسترده اروپا ، جورج مارشال وزیر امور خارجه ایالات متحده برای موفقیت خود به عنوان ژنرال پنج ستاره ارتش که بر بسیاری از عملیات های جنگ ایالات متحده در اروپا نظارت کرده بود، درجه دکترای افتخاری دکترای حقوق را پذیرفت. مارشال از حضور خود در ماه ژوئن همان سال برای سخنرانی برجسته ای بهره برد. طی آن سخنرانی ایالات متحده متعهد به 13 میلیارد دلار برای یک برنامه جدید کمک به اروپا شد . این تلاش به عنوان طرح مارشال شناخته شد و قاره را احیا کرد.
هاروارد دوباره میزبان یک شخصیت محوری دموکراتیک است. آنگلا مرکل، زنی که به عنوان معتبرترین رهبر جهان و صدراعظم آلمان شناخته می شود. صبح روز پنجشنبه، هاروارد دکتر مرکل یک درجه دکترای افتخاری اعطا می کند و او در جلسه بعد از ظهر در انجمن سالانه انجمن فارغ التحصیلان هاروارد سخنرانی خواهد کرد.
وی پیش از دیدار با روزنامه ها و همکاران، دیپلمات ها، دانشمندان و روزنامه نگاران فعلی و سابق در مورد زندگی خود ، رسیدن به قدرت سیاسی و نفوذ خارق العاده اش بر آلمان و جهان صحبت کرد.
او فوق العاده است. او می داند کیست. او سعی نمی کند چیز دیگری باشد. او رهبری بزرگ است. او مجموعه ای از ارزشهای قوی دارد و تاریخ آلمان را بسیار خوب می فهمد. بخشی از واقعیت این است که او از آلمان شرقی آمده است. بنابراین او فروتنی خاصی دارد که از زندگی نامه او ناشی می شود. او برای کشورش و برای مردمش می جنگد. او تحلیل گر است، خشن است،او اینگونه کار را شروع نکرد، اما مطمئناً در روند زندگی سیاسی اش به چنین فردی بدل شد. او می داند که چگونه در صحنه جهانی عمل کند و این کار ساده ای نیست.
خطرناک ترین مسئله در غرب این است که دموکراسی در محاصره است. این امر با حملات سایبری روسی، سیاستهای تفرقه افکنانه ، ظهور پوپولیستهای ضد دموکراتیک در اروپا و دونالد ترامپ به چالش کشیده می شود.ایده جهان دموکراتیک در غرب مهم است و او اکنون رهبر غرب است. برای همه ما که فکر میکنند دموکراسی تحت چالش است و باید هر کاری که میتوانیم برای احیای آن انجام دهیم , او یک رهبر غربی است که هرگز به خود کار خود توقف نخواهد داد.بسیاری از مردم در دو طرف اقیانوس اطلس او را به عنوان یک امید میبینند....
نظرات
ارسال یک نظر