رئیسی دقیقا همان کسی ست که فکر میکنید!
نیوزویک:سیاست پیچیده است اما در خاورمیانه، بسیار بیشتر از هر جایی. کشورهای پیچیده، شخصیتهای نمایشی و تاریخ دلهره آور منطقه حتی به ندرت امکان پاسخ های سیاه و سفید به ساده ترین پرسش ها را نیز دارند. برنده انتخابات هفته گذشته در ایران داستان متفاوتی دارد. علی رغم تلاش تحلیلگران، روزنامه نگاران و مفسران - چه از روی عادت و چه دنبال کردن یک دستورالعمل - برای مصداق زدایی از ابراهیم رئیسی یا جستجوی چیز متفاوتی در ظهور سیاسی وی، او دقیقاً همان چیزی است که شما فکر می کنید او یک قاتل است.
ابراهیم رئیسی بدون هرگونه تحصیلات متعارف یا تجربهی حقوقی، پس از انقلاب اسلامی در ایران در سال ۱۹۷۹ به یک «قاضی» انقلابی بدل شد و بلافاصله در صف سلسله مراتب سیاسی قرار گرفت. برخی این نکته را به حساب فرصتطلبی وی میگذارند. برای ایرانیان اما صعود رئیسی از پلههای به اصطلاح ترقی در جمهوری اسلامی بسیار متفاوت از آن چیزیست که برخی رسانههای پرمخاطب بینالمللی از او به عنوان یک چهرهی خستگیناپذیر معرفی میکنند. برای ایرانیان این مسیر ترقی در خون عزیزانشان طی شده است.
به عنوان یک قاضی انقلابی جوان، اوایل فعالیت رئیسی شباهت بسیاری به یک عضو متعصب القاعده دارد تا سیاستمداری که در حال برآمدن و ترقی است! ابراهیم رئیسی برای دهها هزار ایرانی که همچنان بار هولناک جنایات وی بر خاطرات و زندگی آنها سنگینی میکند، یک تروریست است! عضویت وی در «هیئت مرگ» جمهوری اسلامی در دهه شصت خورشیدی با دادگاههای فوری حتا چند ثانیهای که منجر به اعدام گسترده مخالفان سیاسی و دگراندیشان شد، از سوی عفو بینالملل و سایر نهادهای برجسته حقوق بشر به عنوان جنایت علیه بشریت شناخته شده است. این در حالیست که ابراهیم رئیسی با سختگیری و اعتقادی که شاید تا زمان تشکیل «داعش» (دولت اسلامی) دیده نشده بود، قربانیان خود را شکنجه و اعدام و در گورهای دستجمعی و بینام و نشان دفن میکرد. تا امروز بسیاری از خانوادهها از محل به خاک سپرده شدن پیکر عزیزان خود بیاطلاع هستند.
مصاحبههای اخیر با خانوادهها و بازماندگان دگراندیشان ایرانی که توسط رئیسی و همدستان انقلابی وی به اسارت گرفته شده بودند، ماجراهای هولناکی از جمله پرت کردن نوزادان به کف زمین زندان روایت میکنند. رئیسی نه تنها دستور این جنایات را میداد بلکه ناظر آنها نیز بود. وحشیگری وی تا رذالت جنسی با تجاوز سیستماتیک به زندانیان باکره گسترش مییافت. انقلابیون زیردست رئیسی با الهام از تعصبات ایدئولوژیک و انقلابی خمینی، دختران زندانی را قبل از اعدام مورد تجاوز قرار میدادند تا به این ترتیب از رفتن آنها به بهشت جلوگیری کنند!.....
این موضوع که تحلیلهای مربوط به ایران در غرب با رویدادهای واقعی داخل کشور هیچ ارتباطی ندارند، برای ناظران جدی مسائل ایران و از همه مهمتر برای خود ایرانیان اصلا موضوع جدید و پوشیدهای نیست. مردم ایران در یک جنبش اعتراضی مداوم و پیگیر علیه جمهوری اسلامی شعارهایی دادهاند که پاسخ مستقیم و روشنی است به آندسته تحلیلگران مستقر در غرب که «اصلاحات» و اصلاح جمهوری اسلامی را تبلیغ میکنند: «اصلاحطلب اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا!»
با وجود این پیام صریح اما شتاب و سرسختی تحلیلگرانی که باز هم بسیاری از صفحات مطبوعات و برنامههای خبری رسانهها را با تشریح و توضیح و بسترسازی و روشهای دیگر جهت توجیه تبهکاریهای بیمثال فردی که یکی از مسببان ویرانی جامعه ایران است، اشغال میکنند واقعا بیسابقه است......!
نظرات
ارسال یک نظر