شرکت کردن یا نکردن در انتخابات مهم تر از خود انتخابات!
بیایید خود را در آینه نگاه کنید و اندکی از نتایج کارهای روزمره و یا بلند مدت خود بپرسید.چه چیزی میتواند ما را به تکرار کارهای روزمره تشویق کند: وظیفه، نیاز یا تمایل.وقتی انجام اعمال تکراری به شرکت گروه بزرگی از مردم نیاز دارد این کار به اراده همان گروه بزرگ هم مردم نیاز دارد.
شرکت کردن یا نکردن در انتخابات مهم است. مهم تر از خود انتخابات .با توام! بله با تو! من یک ایرانی کاملم. یک ایرانی تمام عیار. میدانی یعنی چه؟ یعنی این که صبح روز جمعه که بلند شدم هنوز نمی دانم چه کار می کنم. یک طرف رسمیت نبخشیدن به روش انتخابی است که به اصولش انتقاد دارم، بازیچه نشدن است، تایید نکردن ستمی است که کمرمان را خم کرده، دیدن قیافه کسانی است که قرار است بهشان رای بدهم و یادآوری شاهکارهایان. یادآوری فرصت سوزی ها و فرصت طلبی های گروهی است که ترجیحشان داده ام و بازیمان داده اند یا قدرت حفظ رای من را نداشته اند و اضافه کن شناسنامه المثنی ای را که بدجوری چشمک میزند فابریکش را به هم نزنی. یک طرف هم یک مقایسه ساده است بین تجربه شرکت نکردنم با شرکت کردنم. یادآوری تصمیمهای محیرالعقولی است که برای زندگی من گرفته می شود و اجرا می شود. چه شرکتی باشم چه تحریمی. حس دردی است وقتی که حرفهای هسته ای میشنوم و گاز و نفت و بنزین ندارم، یادآوری همین هایی که دوسال است به خودمان سیخ می زنیم یادمان نرود.
آخر این برزخ آخر روز جمعه معلوم می شود. ممکن است با تحریم انتخابات صلاحیت همه چیز را لنگ در هوا کنم یا با شرکت در انتخابات همه بدبختی ها را حل کنم. نمی دانم. فقط می دانم آخر روز جمعه همان قدر که ممکن است جزو تحریمی ها باشم ممکن است شرکتی باشم. این معلوم است که تعریف از خودم نیست دیگر؟ گفتم که بدانی خودم کمیت عقلم لنگ می زند.
پس باید بفهمم تو را که شرکت می کنی و تو را که تحریم می کنی و می فهمم و به عقیده ات احترام می گذارم. اما تو را نمی فهمم که تحریم می کنی و به من شرکتی ( اگر بشوم) توهین می کنی. چرا توهین می کنی؟ چرا؟ اگر من رای بدهم خیلی زندگی از این خراب تر می شود؟ خیلی؟ یک نفر که از قضای روزگار اسمش آلوچه خانوم است می خواهد در انتخابات حتماً شرکت کند و تو که مختاری مخالف یا موافق باشی حتماً غلط می کنی به این آلوچه خانوم توهین کنی به دلایل زیر:
1-آلوچه خانوم می خواهد برای زندگی کردن در اجتماعی که بدون هماهنگی قبلی در آن زاده شده و بزرگ شده تصمیمی در حد مقدوراتش بگیرد و بوکسور هم نیست که با شرکت یا تحریمش بخواهد به دهن کسی مشت بزند. به نظرش رای دادن کار مفیدتری است. به اسم تو که رای نمی دهد؟ می دهد؟ اصولاً دموکراسی که داری همه جای خودت را برایش پاره می کنی دقیقاً یعنی همین عزیز دلم.
2-آلوچه خانوم سی سال است دارد همان جایی زندگی می کند که تو اگر به چاک جاده نزده باشی ساکن آنی و اگر زده باشی زخم خورده اش. پس این سی سال همه با هم به پای هم پیر شده ایم. نه؟ خلایق هر چه لایق هم که گفتی اگر منظورت دولت مهرورزی است باید خدمتت عرض کنم ایشان فقط رییس جمهور مجتمع مسکونی ما نیستند یک ربط قیمومیتی بین المللی با جنابعالی هم همین الان دارند احتمالاً. یه کم فکر کن حالا!
3- آلوچه خانوم هر چند مثل شما فکر می کند: آن همه رای که دادیم چی شد؟ اما در ادامه مشاعرش اجازه می دهد یادش بیاید این همه که بعدش رای ندادیم هم چی شد؟ شما که خدای نکرده در همه رای گیری ها شرکت نکردی که؟ بی زحمت دو خط مرقوم کن نتیجه این حماسه آفرینی تحریم را ما کجای زندگی مان دیده ایم؟ این را جدی گفتم. چون من هم معتقدم محل حماسه تحریمی که دو سال پیش آفریده شد هنوز مرطوب و معطر است.
4-این که نتیجه انتخابات از پیش معلوم است چطور نتیجه می دهد که من حتماً نباید در آن شرکت کنم؟ چون من را گیر می آورند؟ چون تحقیر می شوم؟ چون حق شهروندیم پایمال می شود؟ عزیز دلم! این همه به خودت فشار وارد نکن! شما انگار بدتر از من هر روز از معابر و میدان های شهر رد نمی شوی و عادت به تحقیر و پایمال شدن حقوق نداری. آلوچه خانوم عادت کرده. شما حرص نخور. مواظب غرور خودت باش لطفاً!
5- خدمتتان عرض کنم اصولاً کم استقبال ترین انتخابات این مملکت مربوط به مجلس خبرگان است و آن یکی دوباری که بزرگواران حواسشان نبود که آن را با یک رای گیری دیگر دوتا یکی کنند آمارش موجود است. الان شما خبر داری که مجلس خبرگان به این دلیل تعطیل شده یا نه؟ یا مشروعیتش جایی تغییر کرده یا نه؟
6- آلوچه خانوم وقتی تلویزیون آقای رییس کنونی مجلس را نشان می دهد، هیچ کجای تصویر نمی بیند تعداد رای ایشان را به عنوان نماینده اول پایتخت نوشته باشند. شما احتمالاً یادت نیست چند تا رای بود؟ جای شما خالی نباشد مجلس هفتم را بنده یک شکم سیر تحریم کرده بودم. راستی شما خانم عشرت شایق را می شناسی؟ نه؟پس اهل فوتبال نیستی حتماً؟ هیات مدیره استقلال و این حرفها را عرض می کنم.
7- آلوچه خانوم با حکومت دعوا ندارد. انتقاد دارد. آن هم که جرات گفتنش را ندارد. بالاخره بچه شمال است! شما که ماشالله شیری به جای کامنت گذاشتن بلند شو برو همین حرف حسابت را بلند بلند توی خیابان بگو. طی چند ساعت بعد فقط یادت باشد به همان دلایلی که می خوری و میشنوی آلوچه خانوم ترجیح می دهد به روش خودش در انتخابات شرکت کند و با کمال میل حاضر است وقتی شما برگشتی و دوباره خواستی بروی داد بزنی دنبالت بیاید. دیگر هم در انتخابات شرکت نکند. پس پاشو بجنب تا شرکت نکرده.
8-چند صد سال بعد که علم خیلی پیشرفت کرد و آدمها همه متمدن شدند، قرار است ثابت شود رای دادن یک حق است، حتی در رای گیری فرمایشی. دقت کن! یک حق شخصی. همه می توانند نظرشان را تبلیغ کنند و بحث کنند. اما هر کس حق دارد خودش تصمیم نهایی را بگیرد که شرکت کند یا نکند یا چه کسی را انتخاب کند یا رای سفید بدهد یا نقاشی بکشد یا هر غلطی که دلش خواست بکند. به شما هم ربطی ندارد حتی اگر در زندگیت تاثیر گذار باشد. چون خودت هم همین حق را داری. به هسته ای که آلوچه خانوم رای نداده! شما به اندازه یک نفر حق داری در این مرحله. حتی اگر به اندازه یک میلیون نفر حق داشته باشی.
9-آلوچه خانوم گزینه فعالی برای جایگزینی کسانی که شما با ریختشان حال نمی کنی ندارد. فعال ترین گزینه خود حضرتعالی هستی که تنها تفاوتت با 5 تا شبکه موجود این است که آنها اگر رای ندهیم فحشمان می دهند، شما اگر بدهیم. باز این بنده های خدا چند سال تجربه پیدا کرده اند در فحش دادن.
10- مشکل آلوچه خانوم شکل و قیافه حضرات نیست. مشکلش تعصب کور است. مشکلش تحمل نکردن صدای مخالف است. مشکلش توهین کردن به دیگران به خاطر عقایدشان است. مشکلش آزادی فکر و بیان است. راه حل این مشکل احتمالاً رای دادن در انتخابات نیست. اما حتماً همدلی با تو هم نیست. چون اگر مشکل تو هم همین هاست، یک جوری مشکلت خودتی. تحریم حق شماست! اما توهین نه! هسته ای هم یادت نره روز جمعه!
آلوچه خانوم!!!!!!!
پاسخحذف