دفاع نظری از شرکت در انتخابات دیگر هیچ بُردی ندارد!!!

 


آنچه پیشتر می‌توانست ایرانیان را به شرکت در انتخابات ترغیب کند دیگر امروز وجود ندارد انتخابات دست کم برای هر ملتی به معنی تغییر یا امید به تغییر و یا شروع دوره تازه است.اگر نتیجه گرا هم نباشیم دست کم می دانیم این بازی چیز تازه‌ای در خود ندارد.

کسانی که تاریخ انتخابات در جمهوری اسلامی، دست‌کم از نخستین دوره‌ی اصلاحات تا کنون، را به یاد دارند می‌دانند که هیچ‌وقت برنامه‌هایی روشن و تضمینی مشخص برای اجرای‌ برنامه‌ها از سوی نامزدها و گروه‌های سیاسی ارائه نشده است. دوگانه‌سازی‌ها همیشه جوری شکل می‌گرفت که مردم غالباً یک گروه را نماینده‌ی هسته‌ی حاکمیت و گروه مقابل را در تضاد با هسته‌ی حاکمیت می‌پنداشتند و همین بود که میزان مشارکت را بالا می‌بُرد.

در انتخابات پیش‌ِرو اما دیگر هیچ خبری از آن شور انتخاباتی که در دوره‌های قبل درنتیجه‌ی دوگانه‌سازی‌ها درمی‌افتاد نیست. درست به همین دلیل است که این بار تبلیغات حکومتی برای ترغیب مردم به شرکت در انتخابات از دوره‌های قبل ملموس‌تر است. در این چند وقت، حاکمیت ترغیب مردم به شرکت در انتخابات را «جهاد تبیین» دانسته و مزدبگیران ایدئولوژیک برنامه‌هایی چون پویش «چله‌ی تواصی» راه انداخته‌اند.

برای همین است که دفاع نظری از شرکت در انتخابات دیگر هیچ بُردی ندارد، خواه این دفاع بر مبنای پشتیبانی از دمکراسی و مقابله با خودکامگی باشد، خواه بر مبنای اصلاح‌طلبی، و یا ترجیح بد بر بدتر. به نظرم این را می‌توانیم در واکنش‌ها به بیانیه‌ی «روزنه‌گشایی» نیز ببینیم. به دید نگارنده، این بیانیه در حقیقت نه به‌ امید روزنه‌گشایی بلکه به انگیزه‌ی منفعت گروهی و شخصی (که معنایی جز حفظ حداقل‌های بی‌اثر و عقیم ندارد) نوشته شده است. به عبارت دیگر، به نظر می‌رسد طرح‌ریزان اصلیِ این بیانیه اهمیتی به خواست و منافع مردم نمی‌دهند بلکه بیمِ آن دارند که اگر با صراحت انتخابات را تحریم کنند حاکمیت آنها را حذف خواهد کرد. آنها در واقع (برای حفظ منفعت شخصی و گروهی) به خواست حاکمیت تن داده‌اند و نه به خواست مردم.

پرسیدنی است که اگر حاکمیت نگرانِ کاهش مشارکت است پس چرا حتا میانه‌روهای بی‌خطر را رد صلاحیت کرد؟ رفتار حاکمیت را می‌توان چنین توضیح داد: پیش‌ترها حاکمیت به دوگانه‌سازی تن می‌داد و خطراتش را به جان می‌خرید تا مشارکت مردم را به دست آورد، اما هرچه پیش‌تر می‌رویم بنا به دلایلی (مهم‌تر از همه، دردسرهای جانشین‌گزینی برای رهبری) ریسکِ دوگانه‌سازی بالا می‌رود و درنتیجه از نقطه‌نظر حاکمیت سطح مشارکتِ پایین گزینه‌ی کم‌ریسک‌تری است......



نظرات

  1. شتاب گرفتن مجدد ماشین کشتار و اعدام پس از نمایش انتخابات ریاست‌جمهوری رژیم، بار دیگر نشان داد که مؤلفه‌های اصلی سیاست خامنه‌ای مانند سرکوب داخلی و صدور

    تروریسم، که لازمه بقای رژیم هستند، نه تنها تغییری نمی‌کند بلکه تشدید می‌شود.

    پاسخحذف

ارسال یک نظر

پست‌های پرطرفدار