هزینه های یک درگیری منجمد شد در اوکراین

 

نشنال اینترست: با نزدیک شدن به انتخابات ایالات متحده و اروپا، نگرانی ها در مورد درگیری منجمد شده اوکراین گسترش می یابد. روندی که تا حدودی توسط درخواست‌های صلح نابخردانه و خودخواهانه پوتین تقویت می‌شوند. یک درگیری منجمد و ساکن در خطوط نبرد ، تنها دستاوردهای روسیه را تقویت می کند و نشان دهنده پیروزی روسیه با سازماندهی مجدد و تهاجم مجدد به مناطق دیگر اوکراین است. روسیه از سال 2014 این بازی را دنبال کرد و اجازه دادن به ادامه دادن به چنین بازی تنها سبب تشویق این رفتار خواهد شد.

توجه به این نکته مهم است که ایالات متحده و اروپا با حمایت قابل توجه خود از اوکراین، از الحاق سریع این کشور به روسیه  جلوگیری کرد اما در عین حال با محدود کردن انواع سلاح های ارائه شده در بسته های کمکی اش و محدود کردن گستره استفاده از این سلاح ها، توانایی ضدحمله اوکراین را به شدت پاییم آورد. در نتیجه، فقدان تعهد روشن به پیروزی، یک درگیری منجمد را رقم می زند. در جنگ برعلیه شر، هیچ جایگزینی برای پیروزی وجود ندارد - زیرا هیچ صلحی جز از طریق قدرت حاصل نخواهد شد. طرفداران یک درگیری منجمد، در واقع، خواستار یک درگیری طولانی مدت هستند.

 بررسی جدی آتش بس که بسیار مورد نیاز است باید با رعایت سه شرط برای تامین صلح و ثبات منطقه ای انجام شود.

تلاش برای تحت فشار قرار دادن اوکراین برای توقف زودهنگام جنگ باید پیامدهای احتمالی نزدیک و میان مدت آن می بایست سنجیده شود. در مورد یک درگیری منجمد اجباری، باید دو پیامد عمده را در نظر گرفت. اول، تأثیر بر سیاست اوکراین، و دوم، تأثیر منطقه ای در سراسر دریای سیاه و جنوب شرق اروپا. احتمال زیادی وجود دارد که یک آتش بس اجباری منجر به آشفتگی ملی قابل توجهی در سراسر اوکراین شود، از جمله یک جنگ داخلی فرضی که بی شباهت به «مشکلات ایرلندی» نیست. بیش از یک میلیون شهروند اوکراینی بسیار آموزش دیده و مسلح و خانواده هایشان احتمالاً آتش بس اجباری را خیانت به خدمت و فداکاری خود می دانند. اگر این تقسیم به چیزی شبیه مشکلات ایرلندی تبدیل شود - یک اوکراین افراطی ملی‌گرا، ضد روسیه و ضد غرب، نیرویی به شدت بی‌ثبات است که همه همسایگان و منطقه را تحت تأثیر قرار می‌دهد.
 تأثیر منطقه‌ای توقف خصومت‌ها با دستاوردهای موجود روسیه، تأثیر بی‌ثبات‌کننده فوق‌العاده‌ای در سراسر دریای سیاه و جنوب شرق اروپا خواهد داشت. روسیه از الحاق غیرقانونی اوستیای جنوبی در سال 2008 و کریمه در سال 2014، در امتداد سواحل دریای سیاه، دستاوردهای قابل توجهی داشته است و از سال 2022 نیز، دستاوردهای قابل توجهی به سمت غرب به دست آورده است. هر درگیری منجمد منجر به پیشروی بیشتر در امتداد دریای سیاه به سمت دلتای دانوب می شود. سکون همچنین سبب تقویت دستاوردهای روسیه مس شود و احتمالاً جاه طلبی این کشور را برای الحاق کل سواحل اوکراین و جمهوری مولداوی و رومانی تشویق می کند.
کنترل روسیه بر سواحل اوکراین، دریای سیاه را از یک فضای آزاد و باز، که اروپا را به قفقاز و آسیای مرکزی متصل می‌کند، به دریای مورد مناقشه اروپا/ناتو و روسیه ، تغییر می‌دهد. این دریا را از موتور شکوفایی و ثبات در منطقه به زخم چرکین بی ثباتی و همچنین مانعی برای تجارت بین قاره ای تبدیل خواهد کرد. این امر منجر به افزایش مداخله روسیه با افزایش حملات سایبری، کمپین های اطلاعات نادرست، فشار سیاسی و سایر ابزارهای ترکیبی در سراسر اروپا، به ویژه در جنوب شرق اروپا و شرق مدیترانه خواهد شد. همینطور تحقیقات تحریک آمیز و مداوم روسیه در امتداد جبهه جنوب شرقی ناتو افزایش خواهد یافت تا دانوب را به عنوان دروازه موثر اروپا به دریای سیاه از کار بیاندازد. نکته مهم این است که الحاق دریای سیاه به روسیه راه را برای دسترسی بیشتر چین و ایران در منطقه - و تا شرق مدیترانه - هموار می کند.......

منبع و ادامه: نشنال اینترست