خامنه ای و اقتصاد مقاومتی !
والاستریت ژورنال: شخص رهبر ایران با دیدگاه و رفتار انزواگرایانه اش راه مهار یا انتقاد از خویش را دشوار و مسدود کرده است. مذاکرات هسته ای ایران و قدرت های بزرگ بار دیگر به بن بست رسیده و علت ظاهری آخرین بن بست نیز، اصرار آمریکا بر باقی ماندن سپاه پاسداران در لیست تروریستی خود است. اما این داستان در پشت خود چیزهای بیشتری دارد. اینک با رهبری شخص علی خامنهای، جمهوری اسلامی یکی از مهمترین دگرگونیهای خود را از زمان آغاز حکومت دینسالاری در سال 1979 تجربه میکند. روحانی که از زمان جانشینی روحالله خمینی در سال 1989 از همه رقبای خود پیشی گرفته و ز همه رقبای خود بیشتر دوام آورده است. اقدامات او سبب اعتراض مردم و نارضایتی نخبگان شده است. در چنین دوران پرتنشی، رژیم آخوندی در پاسخ به ابتکارات دیپلماتیک ناتوان است و پاسخگو نیست. راهی که سبب نابودیش می شود.
شخص خامنهای مدتهاست که به دنبال ایرانی مصون از فشارهای خارجی ست. او سازماندهی و نظم بخشی به امور تجاری کشور را با روشی که «اقتصاد مقاومتی» مینامد، ترجیح میدهد. در این روش جمهوری اسلامی وابستگی خود به درآمد نفت را کاهش میدهد، خود را از بازارهای جهانی جدا میکند و به منابع و تقاضای داخلی تکیه می زند. او سه سال پیش به جمعی از هوادارانش گفته بود: «من قویاً معتقدم که کلید و راه حل مشکلات کشور در ارتقای تولید داخلی است. کسانی که به دنبال کمک از بیرون برای افزایش تولید و وضعیت اقتصادی هستند، بدانند که راه حل، ارتقای تولید داخلی است.
خامنه ای برای حفظ ایران به عنوان یک کشور اسلامی پیشرو، طرفدار جراحی اقتصادی است. هزینه ها باید کاهش یابد تا تهران بهتر بتواند فشارهای مالی خارجی را تحمل کند. ایران همچنین باید پرداخت یارانه های طاقت فرسایی را که مدت هاست خزانه اش را خالی می کند، کاهش دهد. جمهوری اسلامی خدمات و کالاها را با قیمت های پایین تر و تخفیفی ارائه می دهد. رژیم آخوندی اغلب با یارانه ها دست و پنجه نرم می کند. روسای جمهور گذشته به دلیل ترس از واکنش مردم در برابر کاهش یارانه ها، از تغییرهای عمده در پرداخت آن خودداری می کردند. اما ابراهیم رئیسی، شاگرد رهبری که در دستگاه قضا رشد و نمو کرده و به بیرحمی شهره است مصمم است که این تصمیم را اجرایی کند......
رهبر جمهوری اسلامی ایران تاکنون بسیاری از محافظهکارانی را که با مسیر او در حفظ خودکامگی موافق نبودند، کنار گذاشته است؛ هم محمود احمدینژاد، یکی از روسایجمهور ایران که انتقادهایی پوپولیستی به عملکرد نظام داشت و هم چهرهای مانند حسن روحانی، رئیسجمهوری پیشین ایران که انتقادهای زیادی به خامنهای نداشت، از تصمیمگیریهای سیاسی کنار زده و در برزخ سیاسی گرفتار شدند. همه اینها در شرایطی است که به نظر میرسد میزان مخالفتها با عملکرد رهبر جمهوری اسلامی حتی در میان چهرههای انقلابی نیز گسترش یافته و اکنون تعداد آنها از اعضای حلقه وفاداران به رهبر انقلاب بیشتر است.....
اگر رهبر جمهوری اسلامی در نهایت موفق شود اقدامهای سیاسی و اقتصادی مدنظر خود را پیش ببرد و رژیمی بسازد که آن را تنها افراد مطیع، وفادار و همعقیده با خودش اداره کنند، احتمالا برای مذاکره با غرب تمایلی نخواهد داشت. او تمام هدف خود را بر این متمرکز کرده است که جمهوری اسلامی را خودمختار کند و بنابراین میتوان اینطور پیشبینی کرد که علی خامنهای بدون روی خوش نشان دادن به احیای برجام و قبل از روی کار آمدن دولت جدید آمریکا، تصمیم خود برای ساخت بمب اتمی را خواهد گرفت......
نظرات
ارسال یک نظر