آیا یک روسیه تضعیف شده خطرناک تر است؟

 


نشنال اینترست: از شگفت‌انگیزترین جنبه‌های جنگ روسیه در اوکراین این است که نیروهای روسی مقدار زیادی تجهیزات نظامی و افراد خود را از دست داده‌اند. عزم ارتش اوکراین، همچنین سلاح های غربی مانند موشک ضد تانک جاولین، توانایی ارتش روسیه  را به چالش کشیده است. در اوایل ماه اوت، ستاد کل نیروهای مسلح اوکراین ادعا کرد که روسیه از زمان آغاز جنگ بیش از 2000 تانک و تقریبا 49000 سرباز خود را از دست داده است. اوکراین همچنین ادعا می کند که 4366 خودروی زرهی، 1126 واحد توپخانه، 853 هواپیمای بدون سرنشین، 234 هواپیما، 205 هلیکوپتر، 15 کشتی و قایق، 3247 خودرو و تانکر سوخت، 198 قطعه موشک کروز، 298سیستم های پدافند هوایی و 105 قطعه از تجهیزات ویژه و 153 سیستم های جنگ ضد هوایی را منهدم کرده است.

مسکو  این ارقام را رد می کند. حتی اگردر بیان این ارقام اغراق شده باشد ، تلفات روسیه در اوکراین نشان دهنده از دست دادن گسترده تجهیزات نظامی متعارف است که می تواند بر کارایی رزمی ارتش روسیه تأثیر بگذارد. بر اساس گزارش بلومبرگ، آژانس‌های اطلاعاتی غربی ادعا می‌کنند که تلفات روسیه «مسکو را مجبور می‌کند تا در ذخایر تجهیزات قدیمی‌تر، از جمله تانک‌های چند دهه قدیمی T-62 دست ببرد». در حالی که کشورهای غربی در حال تامین تجهیزات و آموزش نیروهای اوکراینی به اوکراین هستند، خسارات روسیه این کشور را مجبور کرده است که از قدرت های کوچکتری مانند ایران، کره شمالی و سوریه تجهیزات نظامی تهیه کند.
صرف نظر از نتیجه جنگ در اوکراین، بر اساس این تلفات فعلی (و پیش بینی خسارات آینده)، روسیه در مورد تجهیز مجدد، آموزش و استفاده از ارتش خود در آینده با معضلی جدی مواجه خواهد شد. سال ها طول می کشد تا روسیه بتواند ارتش متعارف خود را به سطح قبل از جنگ بازسازی کند. با در نظر گرفتن این موضوع، بررسی سناریوهای بالقوه ای که ممکن است ارتش روسیه در دوره بازسازی با آن مواجه شود، و همچنین مزایا و معایب هر استراتژی برای بازگشت به جایگاه پیشین بسیار مهم است. 

در این سناریو، ارتش روسیه تصمیم می گیرد که به دلایل اقتصادی یا سیاسی نیازی به بازسازی نیروهای خود ندارد. شاید دولت پوتین سقوط کند و دولت جدید نمی خواهد دوباره در بازسازی نظامی در مقیاس بزرگ سرمایه گذاری کند. در عوض، دولت جدید پس از پوتین می‌خواهد تصویری از عدم مداخله در مناطق دیگر را به نمایش بگذارد، بنابراین ارتش را در سطح پس از جنگ اوکراین حفظ می‌کند. این سناریو احتمالا کمترین احتمال را دارد. هر گونه تهدید داخلی برای رژیم پوتین احتمالاً نه از جانب افراد غیر مداخله گر، بلکه از سوی یک گروه داخلی است که هدف اصلی آن متوقف کردن غارت و چپاول فعلی توسط پوتین است و در عین حال می خواهد روسیه قوی را حفظ می کند. این دشمنان داخلی به احتمال زیاد می خواهند ارتش روسیه را حداقل به سطح قبل از جنگ . اگر هم بشود بزرگتر، بازسازی کنند. علاوه بر این، در حالی که ایالات متحده خواهان یک روسیه نظامی ضعیف است، روسیه بسیار ضعیف این پتانسیل را دارد که سبب بی ثباتی در امتداد مرزهای خود شود و فرصت های بیشتری را برای جولان چین فراهم کند تا حوزه نفوذ خود را بیشتر و بیشتر گسترش دهد. روسیه ممکن است به شریک کوچک چین تبدیل شود. اگرچه به نظر می‌رسد ضعف ارتش روسیه برای غرب سودمند است، اما درجه‌ای از عدم قطعیت را نیز به همراه دارد که در نتیجه ناتو مجبور می‌شود استراتژی خود را بر سایر نقاط جهان متمرکز کند.....

در این سناریو، ارتش روسیه هیچ درسی از تهاجم به اوکراین نگرفته است و می خواهد ارتش خود را مانند گذشته بازسازی کند و به سطوح قبل از حمله یا با تغییرات جزئی در ساختار بازسازی کند. باز هم، این سناریو محتمل نیست، زیرا می توان امیدوار بود که ارتش همیشه بر درس گرفتن از درگیری ها متمرکز باشد، مانند ایالات متحده و چین که هر دو در حال مطالعه بر روی جنگ روسیه و اوکراین هستند. علاوه بر این، جورج دی. فاستر، استاد دانشگاه دفاع ملی، معتقد است که یکی از اصلی‌ترین درس‌هایی که از این جنگ می‌توان آموخت این است که «ارتش‌های دوران جنگ قدیم ذاتاً برای شرایط و چالش‌های قرن بیست و یکم مناسب نیستند». و کاملاً واضح است که ارتش روسیه چنین است و "ارتش جنگ قدیم" محسوب می شود. بنابراین، می‌توان انتظار داشت که ارتش روسیه مطالعات متعددی را انجام دهد تا ببیند چه اشتباهی رخ داده است، اما رهبری سیاسی و نظامی روسیه می‌توانند به اندازه کافی برای انجام تغییرات جزئی یا بیشتر در ارتش روسیه احساس قدرت کنند.....

منبع و ادامه : نشنال اینترست

نظرات

پست‌های پرطرفدار