اعتراضات حجاب چه پیامی برای طبقه روحانیت در ایران دارد؟
فارین پالسی: فارین پالسی:مواضع شخص رهبری سرچشمه ماجرای مرگ مهسا امینی، زن 22 ساله است. مواضع او همچنین می تواند به منبعی برای افزایش شکاف درجامعه ایران تبدیل شود. او در 16 سپتامبر در دست به اصطلاح پلیس اخلاقی، به اتهام نقض قوانین ایران در مورد حجاب اجباری در ملاء عام درگذشت. آخرین دور اعتراضات گسترده در ایران به دلیل مرگ مهسا امینی، زنی 22 ساله آغاز شد. او در 16 سپتامبر به دست به اصطلاح پلیس اخلاقی و با اتهام نقض قوانین حجاب اجباری در ملاء عام درگذشت.
مرگ غم انگیز مهسا یادآوری دوباره ای ست از اینکه چگونه حاکمان اسلامگرا در تهران نسبت به خواسته های مردم ایران ناشنوا و بی توجه هستند. مخالفت با حجاب یا آنچه حجاب اجباری نامیده می شود یکی از مواردی ست که در لیست بلندبالای نارضایتی های عمومی قرار دارد.
خشونتی که منجر به مرگ مهسا شد تصادفی نبود. این بخشی از نگرش شخص علی خامنهای رهبر ایران نسبت به هرگونه اختلاف سیاسی است. او همچنان معتقد است که سرکوب خشونت آمیز معترضان را به عقب نشینی وا می دارد. اما روش های سیاسی او تنها خشم عمومی بر علیه جمهوری اسلامی را عمیقتر میکند. خامنه ای نه تنها مردم ایران را علیه نظام تحریک می کند، بلکه اصرار او بر حجاب اجباری باعث شکاف در درون طبقه روحانیت اسلامی شده است......
خشونتی که منجر به مرگ مهسا شد تصادفی نبود. این بخشی از نگرش شخص علی خامنهای رهبر ایران نسبت به هرگونه اختلاف سیاسی است. او همچنان معتقد است که سرکوب خشونت آمیز معترضان را به عقب نشینی وا می دارد. اما روش های سیاسی او تنها خشم عمومی بر علیه جمهوری اسلامی را عمیقتر میکند. خامنه ای نه تنها مردم ایران را علیه نظام تحریک می کند، بلکه اصرار او بر حجاب اجباری باعث شکاف در درون طبقه روحانیت اسلامی شده است......
خامنهای با مهندسی انتخابات ساختگی ابراهیم رئیسی را در در ژوئن 2021 رئیسجمهور ایران کرد. رئیسی به محض رسیدن به قدرت، قرار بود بر روی مشکلاتی چون ایجاد شغل، ساخت مسکن جدید و مقابله با فساد تمرکز کند.
اما هیچ یک از این وعده های او عملی نشد. در عوض، دولت رئیسی بودجه بیشتری را برای اجرای دقیق قانون حجاب اجباری ایران به نیروهای امنیتی کشور اختصاص داد. گزارش ها حاکی از آن است که رژیم ایران اکنون به دنبال نظارت بر فضای مجازی از نوع سبک و سیاق چینی است.
اما پرسش اینجاست که چرا باید بر روی اجرای چنین سیاست تنفر برانگیزی تمرکز کنند؟ در ذهن خامنهای، سازش با مردم ایران در یک حوزه، تنها منجر به موجی از تقاضاها برای تغییر در حوزههای دیگر، از سیاست داخلی تا سیاست خارجی، خواهد شد. به همین دلیل است که خامنه ای از بالا و از جایگاه خود دستور سرکوب جنبش "ضد حجاب" را صادر کرده است.
اما هیچ یک از این وعده های او عملی نشد. در عوض، دولت رئیسی بودجه بیشتری را برای اجرای دقیق قانون حجاب اجباری ایران به نیروهای امنیتی کشور اختصاص داد. گزارش ها حاکی از آن است که رژیم ایران اکنون به دنبال نظارت بر فضای مجازی از نوع سبک و سیاق چینی است.
اما پرسش اینجاست که چرا باید بر روی اجرای چنین سیاست تنفر برانگیزی تمرکز کنند؟ در ذهن خامنهای، سازش با مردم ایران در یک حوزه، تنها منجر به موجی از تقاضاها برای تغییر در حوزههای دیگر، از سیاست داخلی تا سیاست خارجی، خواهد شد. به همین دلیل است که خامنه ای از بالا و از جایگاه خود دستور سرکوب جنبش "ضد حجاب" را صادر کرده است.
در ماههای اخیر، رژیم در استفاده از خشونت و احکام زندان سختتر برای جلوگیری از آنچه «فتنه بزرگ» در پشت کارزار ضد حجاب میخواند، مصمم بوده است. حتی مردم طرفدار رژیم را تشویق کرده که امور را خود به دست بگیرند و با کسانی که از قوانین حجاب اجباری سرپیچی می کنند در ملاء عام مقابله کنند.
این باعث ایجاد گسل های جدید و بحث برانگیز در جامعه ایران شده است و اقلیت حامی حجاب اجباری را از اکثریت مخالف آن جدا و اجرای آن را نقض اساسی حقوق اولیه بشر می دانند.
برخلاف هر زمان دیگری از سال 1979، نسل جوانتری از ایرانیان، بهویژه زنان، اکنون در مخالفت با قوانین حجاب اجباری گرد هم میآیند تا نه تنها از این قانون، بلکه از تئوری مذهبی-اجتماعی و ظالمانه جمهوری اسلامی و طولانی شدن آن سرپیچی کنند و مانع آن شوند تا ارزش های خود را برای همیشه بر جامعه ایران تحمیل کنند.
از آنجایی که مقامات به مقابله با این خواسته هابرخواسته اند اقدام به دستگیریهای خشونتآمیز می کنند و چنین برخوردهایی گاه به صورت ویدئویی ضبط میشود و در شبکه های اجتماعی منتشر میشود. رژیم در تهران به شدت به دنبال پیوند دادن جنبش ضد حجاب با سرویسهای اطلاعاتی خارجی ست. به تازگی، وزارت اطلاعات ایران مدعی شد که 300 نفر از «سرکردگان» چنین جنبش هایی را دستگیر کرده است، افرادی که به گفته این وزارتخانه برای «دشمن» کار میکردند.
در میان رهبران ارشد رژیم، حجاب اجباری به آزمونی غیرقابل مذاکره برای هرکسی که ادعای وفاداری به جمهوری اسلامی را می کند تبدیل شده است. رژیم در پیامهای ایدئولوژیک خود به طور فزایندهای در پی آن است که «حجاب» را به عنوان ستون جمهوری اسلامی نشان دهد که بدون آن نظم سیاسی اش در خطر خواهد بود.
این پیام از یک رو غیر صادقانه و از جهت دیگری هم درست است. فریبکارانه است چرا که این آن چیزی نبود که خمینی و طرفدرانش در سال 1979 وقتی قدرت را در دست گرفتند، متعهد به انجام آن شدند، و حتی این بخشی از پیمان سیاسی آنان با حامیان انقلاب نبود. حجاب اجباری تنها در سال 1983 به تصویب رسید، زمانی که پیروان خمینی دریافتند که این روشی، راه مؤثری برای کنترل اجتماعی و در نتیجه سیاسی جامعه ناآرام ایران است.
رژیم های توتالیتر و خودکامه به دنبال تنظیم امور اجتماعی از طریق مجموعه ای از قوانین اساسی هستند که اغلب با هزینه گزافی اجرا می شود . آنان به دنبال اعمال کنترل سیاسی بر همه چیز از طریق ابزارهای مختلف هستند. از این دیدگاه به واقع درست است که بگوییم حجاب اجباری رکن جمهوری اسلامی است.
زمانی که حجاب اجباری به چالش کشیده شود و به طور بالقوه لغو شود، مخالفان به سادگی به مخالفت با دیگر سیاست های مورد علاقه رژیم مانند مخالفت ذاتی با آمریکایی می پردازند. یا موضع ضد اسرائیلی یا دفاع بی وقفه آن از مفهوم «ولی فقیه» را زیر سوال می برند.....
برخلاف هر زمان دیگری از سال 1979، نسل جوانتری از ایرانیان، بهویژه زنان، اکنون در مخالفت با قوانین حجاب اجباری گرد هم میآیند تا نه تنها از این قانون، بلکه از تئوری مذهبی-اجتماعی و ظالمانه جمهوری اسلامی و طولانی شدن آن سرپیچی کنند و مانع آن شوند تا ارزش های خود را برای همیشه بر جامعه ایران تحمیل کنند.
از آنجایی که مقامات به مقابله با این خواسته هابرخواسته اند اقدام به دستگیریهای خشونتآمیز می کنند و چنین برخوردهایی گاه به صورت ویدئویی ضبط میشود و در شبکه های اجتماعی منتشر میشود. رژیم در تهران به شدت به دنبال پیوند دادن جنبش ضد حجاب با سرویسهای اطلاعاتی خارجی ست. به تازگی، وزارت اطلاعات ایران مدعی شد که 300 نفر از «سرکردگان» چنین جنبش هایی را دستگیر کرده است، افرادی که به گفته این وزارتخانه برای «دشمن» کار میکردند.
در میان رهبران ارشد رژیم، حجاب اجباری به آزمونی غیرقابل مذاکره برای هرکسی که ادعای وفاداری به جمهوری اسلامی را می کند تبدیل شده است. رژیم در پیامهای ایدئولوژیک خود به طور فزایندهای در پی آن است که «حجاب» را به عنوان ستون جمهوری اسلامی نشان دهد که بدون آن نظم سیاسی اش در خطر خواهد بود.
این پیام از یک رو غیر صادقانه و از جهت دیگری هم درست است. فریبکارانه است چرا که این آن چیزی نبود که خمینی و طرفدرانش در سال 1979 وقتی قدرت را در دست گرفتند، متعهد به انجام آن شدند، و حتی این بخشی از پیمان سیاسی آنان با حامیان انقلاب نبود. حجاب اجباری تنها در سال 1983 به تصویب رسید، زمانی که پیروان خمینی دریافتند که این روشی، راه مؤثری برای کنترل اجتماعی و در نتیجه سیاسی جامعه ناآرام ایران است.
رژیم های توتالیتر و خودکامه به دنبال تنظیم امور اجتماعی از طریق مجموعه ای از قوانین اساسی هستند که اغلب با هزینه گزافی اجرا می شود . آنان به دنبال اعمال کنترل سیاسی بر همه چیز از طریق ابزارهای مختلف هستند. از این دیدگاه به واقع درست است که بگوییم حجاب اجباری رکن جمهوری اسلامی است.
زمانی که حجاب اجباری به چالش کشیده شود و به طور بالقوه لغو شود، مخالفان به سادگی به مخالفت با دیگر سیاست های مورد علاقه رژیم مانند مخالفت ذاتی با آمریکایی می پردازند. یا موضع ضد اسرائیلی یا دفاع بی وقفه آن از مفهوم «ولی فقیه» را زیر سوال می برند.....
نظرات
ارسال یک نظر