صبر لبریز شده زنان شجاع کرد!
نشنال اینترست:باد تغییرات در ایران وزیدن گرفته است. روند تغییرات پس از قتل مهسا امینی، زن جوان کردی که به دلیل نمایان شدن چند تار از موهایش به واسطه قانون حجاب اجباری توسط پلیس اخلاق ایران دستگیر شد، شدت گرفت. او فقط بیست و دو سال داشت.
هنگامی که جسد او به زادگاهش سقز در استان کردستان در شمال غرب ایران بازگردانده شد، رژیم دستور داد تشییع جنازه او مخفیانه انجام شود. اما این مراسم به سرعت به اعتراض تبدیل شد. زنان شجاع کرد روسری های خود را برداشتند و جمعیت با فریادهای ضد حکومتی برای کردستان و شعار کردی "زنان، زندگی، آزادی" که توسط حزب کارگران کردستان ابداع شده بود، فریاد می زدند.
تظاهراتی که در مراسم خاکسپاری ژینا شکل گرفت مانند آتشی در سراسر شهرهای کردستان گسترش یافت و مردم به خیابان ها آمدند و شعارهای ضد رژیم سر دادند. اعتصاب عمومی در سراسر کردستان تیز آغاز شد.
طولی نکشید که اعتراضات به تهران و سایر نقاط کشور نیز سرایت کرد. شعله زندگانی ژینا شاید خاموش شده باشد، اما جرقه ای انقلابی در میان مردم ایران روشن کرد.
در 24 سپتامبر، مردم شهر کوچک کردنشین اشنویه موفق شدند نیروهای رژیم را که با از دست دادن کنترل شهر عقب نشینی کرده بودند ، بیرون کنند. معترضان در خیابان ها برای بازگشت حزب دمکرات کردستان ایران شعار می دادند، حزبی سیاسی که در دهه 1980 پس از سرکوب بی رحمانه جنبش آزادی کرد توسط خمینی و اعلان جنگ بر علیه ایران، مجبور به ترک کشور شد. در آن دوران کردستان یکی از خونین ترین فصل های تاریخ رژیم را داشت. با این حال، سازمان حقوق بشر گزارش داد که نیروهای امنیتی اکنون کنترل شهر اشنویه را پس گرفته و فضای شهر به طور کامل نظامی ست. شهر در حالی دست به اعتصاب زده است که نیروهای امنیتی با خشونت معترضان را دستگیر می کنند. حتی گاهی اوقات در داروخانه ها، جایی که برای خرید کمک های اولیه مردم مراجعه می کنند، آنان را بازداشت می کنند تا به این ترتیب افراد مجروح شده را شناسایی کنند. اینترنت قطع است و دست کم پنج نفر تا زمان نگارش این مقاله جان خود را از دست داده اند
تنها چند روز طول کشید تا رژیم با حمله به احزاب کرد اپوزیسیون ایرانی مستقر در کردستان عراق، اعتراضات را تلافی کند. حملات پهپادها و توپخانه ها به مدرسه، بیمارستان، خانه ها و پایگاه های مهمانی انجام شد که چندین نفر تلفات از جمله یک زن باردار گزارش شد،
رژیم ایران می داند که گسترش اعتراضات در سراسر کشور با نتیجه نهایی اعتراضات در این استان مرتبط است. اعتراضات از شهرهای کردستان شعله ور شد و اگر رژیم کردستان را خفه کند و اعتراضات را در آنجا سرکوب کند، اعتراضات کشور نیز ممکن است خاموش شود. رژیم متوجه نقش مهم کردها در اعتراضات شده است و اکنون از این تاکتیک خاص برای پایان دادن به قیام سراسری استفاده می کند. هدف آن تضعیف اخلاقی کردها در ایران است. علاوه بر این، رژیم با بمباران احزاب اپوزیسیون کرد ایرانی و غیرنظامیان به آنان هشدار می دهد که در امور کشور دخالت نکنند.
اعتراضات اما همچنان ادامه دارد. زنان و مردان شجاعانه در کنار هم می ایستند و با خشونت بی رحمانه پلیس مقابله می کنند. آنان خواهان سرنگونی رژیمی هستند که حقوق شان را برای زندگی شرافتمندانه و آزاد غصب کرده اند. روسری ها سوزانده میشود، میلههای پرچم واژگون میشوند و عکسهای خامنهای در حالی که شعارهای «مرگ بر جمهوری اسلامی» و «کردستان کردستان، چشم و نور ایران» سر میدهند، پاره میشود.
این بارقهای از امید در میان جمعیت کردنشین روشن کرد که بقیه ایران در نهایت با مبارزه بیوقفه مردم کرد بر علیه ظلم و بیعدالتی همبستگی دارند. برای کردها، این نماد به رسمیت شناختن سیاسی است که مدت هاست از دست رفته است. این زمانی است که مردم ایران به طور جمعی می توانند به تاریخ سیاه کشور و همچنین سیاست های سیستماتیک کنونی بر علیه کردها و مبارزه شان در برابر دیکتاتوری اذعان کنند.....
نظرات
ارسال یک نظر