پایان اسلام سیاسی در ایران!
مدرن پالسی: دیگر هیچ چیز در ایران مثل سابق نخواهد شد. قیام اکثر شهرهای بزرگ و کوچک ایران پس از کشته شدن مهسا امینی توسط «پلیس اخلاق» جمهوری اسلامی ،ساختار اجتماعی جدیدی را پایه ریزی کرد. هرگز در تاریخ معاصر ایران شاهد چنین نیروهای اجتماعی که به شدت تحت تأثیر جنبش زنان باشد نبوده ایم.
در دوران رضاشاه پهلوی به زنان اجازه تحصیل در دانشکده های حقوق و پزشکی داده شد و یا در دوران محمدرضا شاه پهلوی زنان برای اجرای ایدئولوژی انقلاب سفید به عنوان سرباز سازماندهی شدند. یعنی در آن زمان زنان «مجاز» و «سازمان یافته» بودند، اما همه این آزادیها بر اساس قدرت مردانه و دولتی و روشهای غیر دموکراتیک به زنان داده میشد و جنبش زنان نقش فعالی در آن بین نداشت. محمدرضا شاه پهلوی در یکی از مصاحبه های خود گفت: زنان مکر و شیطان هستند، زنان در طول تاریخ حتی دانشمندان درجه یک نداشته اند، زنان ممکن است در برابر قانون با مردان برابر باشند اما توانایی های یکسانی نداشته اند. زنان حتی یک میکل آنژ، یوهان سباستین باخ، یا یک آشپز خوب تولید نکرده اند. این تنها محمدرضا شاه نبود که دیدگاه زن ستیزانه داشت، بلکه آیت الله خمینی رهبر انقلاب با دادن حق رأی به زنان مخالف بود. او مخالف ورود زنان به مجلس شورای ملی، شهرداری و ادارات بود و این امر را سبب فلج شدن امور کشور و حکومت می دانست . وی در نامه ای به محمدرضا شاه پهلوی خواستار لغو حق رای زنان شد.
میتوان گفت که انقلاب ایران (۱۳۵۸) یکی از بزرگترین جنبشهای انقلابی در تاریخ قرن بیستم بودکه کاملاً توسط یک جنبش اجتماعی تودهای «برپا » شد و زنان نقش بسیار فعال و برجستهای در آن داشتند. اما زنان در آن جنبش انقلابی نه تنها برای خود و مسائل حقوق زنان بلکه در چارچوب احزاب و گروه های اسلامی و کمونیستی مانند حزب توده ایران، سازمان چریک های فدایی خلق ایران، سازمان مجاهدین خلق ایران و ... حزب جمهوری خلق مسلمان، برای حل مشکلات زنان ایران تلاش کردند. یعنی در آن جنبش تودهای انقلابی، ایدئولوژیهای مختلف کمونیستی، اسلامی و چریکی بالاتر، مهمتر و ارجحتر از خود زنان بودند و زنان سعی میکردند با کمک این ایدئولوژیهای انقلابی، پاسخهای خود را برای حل مشکلات عمومی کشور و مسائل زنان بیابند.
اما در تحولات اخیر، نه زنان از طریق اصلاحات حکومت پهلوی «اجازه» یافته اند و نه از طریق ایدئولوژی احزاب انقلابی قبل و بعد از پیروزی انقلاب ایران «سازماندهی» شده اند. بلکه به معنای دقیق کلمه، لوکوموتیو خیزش انقلابی ایران معاصر شدند و خود عامل سازماندهی دیگر نیروهای اجتماعی و قومی در جغرافیای ایران شدند. از این پس زنان در ایران سنگ بنای تحولات اجتماعی و انقلابی هستند.
تحلیل قیام:
پس از انتخابات ریاست جمهوری خرداد ۱۳۸۸ و اعتراض به تقلب در انتخابات، اعتراضات گسترده ای در شهرهای دیگر به ویژه تهران آغاز شد. در آن شورش شاهد از بین رفتن وحدت نخبگان، بحران مشروعیت و بحران کارآمدی نظام اسلامی بودیم. پس از آن اعتراضات، ایدئولوژی اسلام گرای شیعی با عدم مشروعیت مواجه شد و اتحاد نخبگان طبقه حاکمه از بین رفت. از سوی دیگر، دولت پس از آن حوادث با بحران ناکارآمدی مواجه شد و نتوانست به بحران اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، آزادی های مدنی و مطالبات زنان پاسخ دهد. در تظاهرات سال 2018 ده ها هزار نفر علیه سیاست های اقتصادی، گرانی و بیکاری قیام کردند و با گسترش این اعتراضات، مبانی عقیدتی و مشروعیت رژیم مورد حمله تظاهرکنندگان قرار گرفت. با افزایش 50 درصدی قیمت بنزین در سال 1398 و تورم 35 درصدی، بیکاری و افزایش قیمت کالاهای اساسی و مواد غذایی، موج جدیدی از اعتراضات در بسیاری از شهرهای ایران، دولت حسن روحانی را با چالش بزرگ اجتماعی و اقتصادی در آن تظاهرات مواجه کرد. زنان در آن دوره نقش فعالی داشتند و بر علیه حجاب اجباری شعار می دادند.
نظرات
ارسال یک نظر