اعتراض های ایرانیان دیگر محدود به موضوع حجاب نیست!
نشنال اینترست:اعتراض های ایرانیان دیگر محدود به موضوع حجاب نیست.حتی این بار اعتراض ها بر شکاف بزرگ میان انتظارات و واقعیتهای اقتصادی متمرکز نیست، بلکه بر کنترل و فشار رژیم بر جامعه و موضوع اخلاق و خشونت بر علیه زنان متمرکز است.
ایران شاهد گسترده ترین اعتراضات خود از زمان انقلاب 1979 است. تظاهرات به هشتاد شهر بزرگ و کوچک گسترش یافته است و بسیاری از این تظاهرات برای اولین بار توسط زنان رهبری می شود. سرچشمه این کمپین که با دستگیری و قتل پلیس مهسا امینی به دلیل بی حجابی شکل گرفت و شعله ور شد، به موضوع اساسی جایگاه زن در جامعه متمرکز است .سؤال بزرگی که در این روند مطرح می شود این است که آیا یک جامعه میتواند واقعاً بدون حقوق برابر آزاد باشد؟
در حقیقت، در سال های 1978-1979 جنبشی در ایران برای عدالت اقتصادی، حقوق بشر، آزادیهای سیاسی و حاکمیت ملی به وجود آمد با این انتظار که یک دموکراسی نماینده و یک حکومت مشروطه که با سرنگونی محمد مصدق در سال 1953 توسط شاه و ایالات متحده پایان یافته بود دوباره بازسازی شود .
نهضت اولیه بهعنوان یک انقلاب و یا بهعنوان یک انقلاب اسلامی آغاز نشد، اما در عرض یک سال پس از سرنگونی شاه، روحالله خمینی و روحانیت در مبارزه برای قدرت در میان جناحهای مختلف ائتلافی به پیروزی رسیدند.همان ائتلافی که جناحهای مختلف در کنار، هم رژیم سلطنتی را سرنگون کرد. مانند دوران حکومت شاه، این سیستم تازه نیز اقتدارگرا باقی ماند اما اهدف ملی، ساختار قدرت و طبقه ذینفعان متفاوتی را در دورن خود داشت.
اما این چیزی نبود که جنبش برای آن مبارزه و چانه زنی کرده بود. شاید روستاییان فقیر که به طور سنتی دین دارتر از شهرنشینان هستند در سکوت از چنین سیستم حکومتی استقبال کرده باشند. همچنین بخش کوچکی از روشنفکران اسلامگرا که از پیشینههای خانوادگی محافظهکار بودند یا دارای گرایشهای چپ/اسلامی بودند، نیز از این شکل حکومت خشنود بودند. همه آنها به ستون فقرات یک انقلاب تا حدی تکنوکرات، عمدتاً طبقاتی، ایدئولوژی محور و تحت رهبری روحانیان بدل شدند.....
از لحاظ تاریخی سه عامل فرهنگی و مذهبی هویت ملی ایرانیان را شکل داده است: ایرانی، اسلامی و مدرن. ایرانی ها با همه این سه عامل در کنار هم زندگی کرده اند. انقلاب آمد و تاكيد اصلي آن بر اسلام منجر به دو تضاد اساسي در جامعه شد، نخست ميان اسلام و فرهنگ فارسي و سپس ميان اسلام و تأثيرات مدرنیته كه ايرانيان را به سمت آزادي هاي سياسي و دموكراسي فرا می خواند. در واقع، ایرانیان بیش از یک قرن است که برای دموکراسی مبارزه کرده اند. متأسفانه زنان بار سنگین هر دو درگیری یعنی اسلام و فرهنگ ایرانی از یکسو و مدرنیته از سوی دیگر را متحمل شده اند.
نظرات
ارسال یک نظر