پوتین نزدیک به پایان راه ؟

 


فارین افرز: جنگی که ولادیمیر پوتین در اوکراین  راه انداخت به‌عنوان «گل سرسبد» دستاوردهای او محسوب می‌شود؛ نشانی از اینکه روسیه از زمان فروپاشی امپراتوری شوروی در سال۱۹۹۱ تا چه حد پیشرفت کرده است. الحاق اوکراین نخستین گام برای بازسازی امپراتوری روسیه تصور می‌شود. پوتین قصد داشت ایالات‌متحده را به‌عنوان یک «ببر کاغذی» در خارج از اروپای غربی  معرفی و رسوا کند و به جهان نشان دهد که سرنوشت چنین مقررشده که روسیه، همراه با چین، نقش رهبری در نظم بین‌المللی جدید و چندقطبی را ایفا کنند. اما چنین نشد. کی‌یف محکم  در برابر روسیه ایستاد و ارتش اوکراین تا حدی به لطف مشارکت ایالات‌متحده و متحدان غربی به یک مبارزه‌ در برابر روسیه تبدیل‌شد. در مقابل، ارتش روسیه تفکر استراتژیک و سازمان‌دهی ضعیفی از خود به نمایش گذاشت . نظام سیاسیِ در پس آن [ضعف استراتژیک و سازمان‌دهی ضعیف] ثابت کرده است که  روسیه نمی‌تواند از اشتباهات خود درس بگیرد. غرب با چشم‌اندازی اندک برای تحمیل اقدامات پوتین، باید خود را برای مرحله بعدی گزینه‌ جنگی فاجعه‌بار روسیه آماده کند.

جنگ ذاتا قابل‌پیش‌بینی نیست.روند درگیری سبب شد پیش‌بینی‌های اولیه گسترده درباره سقوط سریع اوکراین  بی‌اعتباری شود. غیرممکن است که بتوان تغییر سرنوشت را به‌حساب نیاورد. بااین‌حال، به نظر می‌رسد که روسیه به سمت شکست پیش می‌رود. آنچه کمتر مشخص است این است که این شکست چه شکلی خواهد بود. سه سناریوی اساسی وجود دارد و هر یک پیامدهای متفاوتی برای سیاستگذاران در غرب و اوکراین خواهد داشت.
نخستین سناریوی و کم احتمال‌ترین سناریو چنین است که روسیه با پذیرش توافقی مذاکره‌شده درباره شرایط اوکراین با شکست خود را بپذیرد. برای تحقق چنین سناریویی باید چیزهای بسیاری تغییر کند؛ زیرا هرگونه تشابه یا همانندی گفت‌وگوی دیپلماتیک بین روسیه، اوکراین و غرب از بین رفته است. دامنه تجاوز روسیه و گستردگی جنایات جنگی این کشور، پذیرش هرگونه توافق دیپلماتیکی را که کمتر از تسلیم کامل روسیه باشد، برای اوکراین دشوار خواهد کرد. بااین‌حال، دولت روسیه -تحت رهبری پوتین یا جانشینش- می‌تواند سعی در حفظ کریمه داشته باشد؛ اما به دنبال دعوی صلح در جاها و مناطق دیگر برود. برای حفظ وجهه‌ داخلی، کرملین می‌تواند ادعا کند که برای بازی طولانی در اوکراین آماده می‌شود و امکان و فضای تهاجم نظامی مضاعف را باز بگذارد.

روسیه ممکن است ضعف عملکردش را به گردن ناتو بیندازد و چنین استدلال کند که تحویل تسلیحات از سوی این ائتلاف به اوکراین مانع پیروزی روسیه شده است نه قدرت خود اوکراین به تنهایی. برای اینکه این رویکرد در داخل رژیم به تصویب برسد و اجرایی شود، تندروها – از جمله احتمالا خود پوتین - باید به حاشیه رانده شوند. این امر دشوار خواهد بود؛ اما غیرممکن نیست. بااین‌حال، در دوران پوتین این نتیجه بسیار غیرمحتمل شده؛ زیرا رویکرد او به جنگ از ابتدا حداکثرگرا بوده است...... 

سناریوی دوم برای شکست روسیه ،شکست در بحبوحه تشدید تنش است. کرملین به شکلی پوچ  و بی مفهوم به دنبال طولانی کردن جنگ در اوکراین است و درعین‌حال کمپین اقدامات خرابکارانه ناشناخته را در کشورهای حامی کی‌یف و خود اوکراین آغاز کرده است. در بدترین حالت، روسیه می‌تواند دست به انتخاب گزینه حمله هسته‌ای به اوکراین بزند. سپس جنگ ممکن است به سمت یک رویارویی نظامی مستقیم بین ناتو و روسیه پیش برود. روسیه از یک کشور «تجدیدنظرطلب» به کشوری «یاغی» تبدیل خواهد شد؛ گذاری که در حال حاضر در جریان است و این باور غرب را مبنی بر اینکه روسیه تهدیدی منحصربه‌فرد و غیرقابل‌قبول است، جدی‌تر خواهد کرد. عبور از آستانه هسته‌ای می‌تواند به دخالت متعارف ناتو در جنگ منجر شود و شکست روسیه را در زمین تسریع کند.....


منبع و ادامه : فارین افرز



نظرات

پست‌های پرطرفدار