ولایت فقیه دوستدار و عاشق آمریکا ست!
آیت الله سرگرمی همیشگی اش را دارد. دیدار با منتخبانی که در دیدارها یا کاغذهایشان را بالا می گرفتند و یا دست نوشته های کف دست هایشان را. یا شعر بازی با شاعران انقلابی که در مدح ائمه و انقلاب می خواندند و ایشان لبخند یک پیر دانا را تحویل ایشان می داد.
کرونا برای چند سالی همه این خوشی ها را بر باد داد. جلسات درس های ایشان نیز سرنوشت مشابهی داشت. این کلاس های درس نیز بهانه ای بود برای تسکین علاقه ایشان به سخنرانی. دیدار های عمومی تعطیل شد و مجازی.دست باید یکی به ایشان یادآوری کرد که پس از هر دیدار عمومی اش قیمت ارز و اقلام زندگی چندین برابر می شود. در این مدت نیز دارو و نیازمندیهای اساسی کمیاب و چندین برابر شده اند. یکی به ایشان بگوید که اگر هدف اصلی آمریکا از تحریم ها، راه انداختن شورش عمومی ایران است، نظام در پیروی از این هدف چیزی کم نگذاشته است و لشکر فاسدان و غارتگران تا توانسته اند منابع و ثروت ملی را برده اند و یا تباه کرده اند. و این لشکر بخشی از همان لشکری ست که در شعارها تان و شعرها تان هست و دست پرورده و تربیت شده مکتب ولایت فقیه ست.
همه ما می دانیم ولایت فقیه دوستدار و عاشق آمریکا ست و هر چه کار کرده اید برای منافع آمریکا و دوستان اوست. احتمال اینکه دشمنی کردن را نیز ندانید هست.دشمن نادان برای امریکاییان بزرگترین نعمت است. در عمل هر چه توانستید از منابع و ثروت ایرانیان، هیزم آتش دیگ دیگران کردید. حتی دیگر پیروزی خیالی نیز برای ایرانیان متصور نیست. اگر فضل الهی و آمریکا را از شما بگیرند، گربه بدون سیبیل روی دیوار خواهید شد. این دو ،داروی مسهل وضعیت امروز ماست، هر وقت نتوانستید، که تا حالا هم نتوانسته اید، درمان ساده ای برای دردهای نظام رو به سقوط بیابید فضل الهی و دشمنی آمریکا را به ناف ملت بسته اید. و چهار دهه این دارو را به حلق مردم فرو کرده اید و بیمار رو به مرگ را تنها به صبر و ثبات دعوت کرده اید. اگر در پاسخ به اعتراضات اسلحه نکشید خواهید دید چگونه همه این ها را به همراه نتایجش گلاب به رویتان می کنند. آثار گفتار ایشان و چهار دهه فرافکنی به جای قبول مسئولیت همواره خیلی زود آشکار می شود؛ قیمت ارز و گرانی کالاها.
جامعه هر بار که امید خود را از دست می دهد بیشتر به از هم پاشیدگی نزدیک می شود. امیدهای های کم رنگ کسب و کارها نیز از میان می رود و ورشکستگی روزانه زندگی مردم را از هم می پاشد. بیان دست کم اندکی از ناتوانی و نادانی ها نیز در کورسوی امید ایرانیان می تواند روشن بخش باشد!!! اما دیکتاتورها از ورشکستگی شان درس نمی گیرند. تحریف حقایق را هم که همیشه به دشمنان داخلی تجویز کرده اید.تحریم ها اگر هم قابل علاج باشد، پزشک و داروی دیگری می طلبد. ایرانیان اصرار دارند. اصرار به این که اگر نمی توانند پزشک و داروشان را عوض کنند، دست کم دیکتاتور شان را عوض کنند.!!!.....
نظرات
ارسال یک نظر