قطب بندی جامعه ایران از روی درماندگی: بد حجاب ، شل حجاب، با حجاب

 


در روزهایی که قیمت ها همچنان در بازارها می تازند و تورم و بی سامانی، امان از مردم بریده،  تقسیم جامعه ایرانی به بد حجاب،  شل حجاب و با حجاب نشان از درماندگی نظام دارد. منظور از نظام، دولت و همه نیروهای رسمی و غیر رسمی حاکم که بودجه در اختیار دارند.
فیلمی که این روزها از نهی از منکر شخصی در مغازه لبنیاتی را، کمتر کسی است که ندیده باشد؛ فردی وارد مغازه می شود و بعد از بگو مگو با دو خانم که حجاب شرعی را رعایت نکرده اند، و احتمالا در گروه بد حجاب ها قرار می گیرند ،سطل ماستی را بر سر آنها می کوبد. این فیلم جزو اسنادی است که در تاریخ تحولات معاصر ایران ثبت خواهد شد و بسیار خواهند دید و بدان استناد خواهند کرد.
 قرار بود در حکومت دینی مردم از خدا بترسند اما در عمل ترس از پلیس جای‌گزین ترس از خدا شده و آن وقت پلیسی که باید از خدا بترسد از که بترسد؟ از خودش؟! هنر حکومت دینی ترساندن از خدا و روز جزاست و کار برخی روحانیون حکومتی شده ترس از اخراج و کسر حقوق و خدمات بانکی ندادن...
  فرهنگ ایرانی تلفیقی است و هیچ گاه به یک دست سازی خالص تن نداده است. نه رضا شاه توانست چادر از سر زنان بیندازد و نه اکنون می توان همه را چادری کرد. اختراع مانتو و این پوشش که هیچ پیشینه ای در فرهنگ اسلامی و ایرانی ندارد و در دهۀ ۵۰ خورشیدی برای پایان تنازع زن مطبخی و زن عروسکی بود نشانی از همین توافق و تلفیق بود.

    دربارۀ پوشش اگر سخت بگیرند جامعه عصبانی‌تر خواهد شد و طرح‌های مضحک هم چاره کار نیست. مگر دولت می‌تواند مالیات بگیرد و خدمات ندهد؟ آسان هم بگیرند صدای حامیان دو آتشه‌شان درخواهد آمد چون تورم و بی عدالتی و فقر و تبعیض را با مرگ بر آمریکا و حجاب اجباری توجیه می کنند و قابل تحمل می‌دانند و خیلی برای‌شان سخت است که هم با آل‌سعود آشتی کنیم هم دختران حجاب اجباری را به چالش بکشند و رفتار سیاه با سطل ماست سفید در این خشم هم ریشه دارد


برخی معتقدند : وقتی بی حجاب می شوید احساس می کنید اعتماد به نفس بیشتری پیدا کرده اید، با قدرت بیشتری در بین مردم حاضر می شوید و گاهی احساس می کنید که با تسلط بیشتری می توانید در بین جمعیتی صحبت کنید. شاید حتی تصمیم بگیرید در آینده یک سخنران اجتماعی بشوید....
در جامعه ای که این همه مشکلات اقتصادی دارد تقسم بندی جامعه با چنین معیارهایی از ناتوانی و درماندگی ست، وقت کشی ست و تباه کردن زمان و منابع. نظام کسی ست که صبح از خانه بیرون میاید و هیچ برنامه و کاری ندارد مگر آنچه که می دانیم:  سطل ماستی آماده در دست به دنبال بی حجاب





نظرات

ارسال یک نظر

پست‌های پرطرفدار