پیروزی یا شکست: حمله بزرگ اوکراین ممکن است بایدن را در تنگنا قرار دهد!

 


بلومبرگ: استراتژی ایالات متحده در اوکراین مبتنی بر پایان جنگ یا کاهش چشمگیر تنش زدایی قرار دارد اما اگر چنین نتیجه ای به دست نیامد آنوقت چه خواهد شد؟ دولت پرزیدنت جو بایدن تاکنون در مدیریت این درگیری به خوبی عمل کرده است. اما هرچه این جنگ بیشتر طول بکشد، مدیریت سیاست آن برای بایدن سخت‌تر خواهد بود و فشار بیشتری بر سیاست های ایالات متحده در سراسر جهان اعمال خواهد شد .

چشم انداز اوکراین برای عقب راندن روس ها، حول محور حمله بهاری مورد انتظارشان می چرخد. اوکراینی‌ها  توانستند از تهاجم زمستانی بی‌سابقه روسیه عبور کنند و حتی به سختی در جبهه شرقی، باخموت را محاصره کردند. حالا نوبت کی یف است که حمله را آغاز کند. 

عملیات آماده سازی برای انجام چنین حمله ای در حال انجام است .اوکراین روند آماده سازی را با تضعیف نیروی لجستیک و بررسی  سیستم دفاعی روسیه پیش می برد. هر کسی می تواند حدس می‌زند که نیروی محرکه اصلی به کدام سمت خواهد رفت: شاید در دونباس، یا شاید، به احتمال زیاد، به سمت جنوب در تلاش برای قطع کردن پل زمینی روسیه به کریمه. در هر صورت، ایالات متحده امیدوار است که این تهاجم، با تغییر مسیر جنگ، راهی به سوی صلح ایجاد کند.

به طور علنی و یا خصوصی، مقامات ارشد ایالات متحده تئوری پیروزی دولت را مطرح کرده اند: این ایده که یک حمله موفقیت آمیز، اما نه چندان موفق، منجر به فروکش آتش جنگ می شود و یا حتی یک راه حل از طریق مذاکره برای پایان درگیری را شکل می دهد، در بین مقامات ارشد شنیده می شود. برای پیش برد چنین تهاجمی، پیشاپیش واشنگتن کمک‌های نظامی به کی یف ارائه کرده است و با عجله برای رساندن بخش عمده از کمک 45 میلیارد دلاری کنگره در اواخر سال گذشته تلاش می‌کند.

البته این استراتژی ترکیبی از بدبینی و خوش بینی نیز در خود دارد. بخش بدبینانه آن می گوید که در نظر مقامات ایالات متحده این تردید قابل توجه وجود دارد که اوکراین بتواند تمام سرزمین هایی را که روسیه از سال 2014 اشغال کرده است، آزاد کند. جنبه خوش بین این استراتژی به ما می گوید: واشنگتن امیدوار است که کی یف بتواند آنقدر از قلمرو اشغال شده اش را پس بگیرد تا این کشور از نظر اقتصادی و از نظر نظامی قابل دفاع باشد. این روند سبب می شود که ارتش روسیه نیز فشار لازم بر ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه را برای صلح وارد کند. این امر به نوبه خود، تقاضاهای اوکراین برای کمک های ایالات متحده را کاهش می دهد و به صنعتی دفاعی آمریکا اجازه می دهد به اولویت های دیگر خود بپردازد.

این استراتژی نشان دهنده تلاشی معقول برای آشتی دادن الزامات متضاد است. جلوگیری از شکست اوکراین و همزمان اجتناب از یک جنگ گسترده تر و خطرناک تر از جمله این الزامات است. این استراتژی همچنین با چالش‌های واقعی و به‌طور بالقوه غیرقابل عبوری نیز مواجه است.


همانطور که دانیل درزنر می نویسد، آمریکا به دنبال گزینه طلایی خود است. آمریکا به اوکراینی نیاز دارد که آنقدر خوب پیش برود که بتواند از روی قدرت مذاکره کند، اما نه آنقدر خوب که باور کند اصلاً مجبور به مذاکره نیست. واشنگتن به طور همزمان باید پوتین را متقاعد کند که در صورت ادامه جنگ، ممکن است تمام دستاوردهایش- و شاید پایگاه قدرتش را از دست بدهد. اما نمی‌خواهد پوتین آنقدر ناامید شود که به شدت سرزنش شود، یا اینکه چین به این نتیجه برسد که باید حمایت خود را از متحدی که در خطر شکست قرار دارد، افزایش دهد. آن نقطه شیرین و طلایی ممکن است وجود داشته باشد، اما دست یافتن به آن آسان نخواهد بود........

منبع و ادامه : بلومبرگ

نظرات

پست‌های پرطرفدار