در حمله به اوکراین پوتین چه چیزی را درست فهمید؟!

 


فارین پالسی: رئیس‌جمهور روسیه در مورد حمله به اوکراین اشتباه های بسیاری داشت اما او همه چیز را اشتباه برآورد نکرد. 

 ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه، هنگامی که تصمیم به حمله به اوکراین گرفت، در ارز یابی هایش بسیاری چیزها را نادرست در نظر گرفت. او در مورد توان نظامی ارتش خود اغراق کرد. او همچنین قدرت ناسیونالیسم اوکراین و توانایی نیروهای مسلح  آن کشور را برای دفاع از خاک خود، دست کم گرفت. به نظر می رسد که او همچنین اتحاد غرب، سرعت کمک ناتو به اوکراین و تمایل و توانایی کشورهای واردکننده انرژی برای اعمال تحریم ها بر علیه روسیه و کنار گذاشتن صادرات انرژی این کشور را اشتباه ارزیابی کرد. او همچنین ممکن است تمایل چین برای حمایت ازخودش را بیش از حد ارزیابی کرد: هرچند پکن در حال خرید مقدار زیادی نفت و گاز روسیه است، اما از مسکو حمایت دیپلماتیک یا کمک های نظامی ارزشمندی ارائه نمی کند. همه این اشتباهات را کنار هم بگذارید،نتیجه تصمیم او پیامدهای منفی بسیاری برای روسیه حتی تا مدت ها پس از خروج پوتین از صحنه در بر خواهد داشت. مهم نیست که جنگ چگونه پیش می‌رود، روسیه ضعیف‌تر و کم اثر تر از آن چیزی خواهد بود که او راه دیگری را انتخاب می‌کرد.
اما اگر با خود صادق باشیم - و صادق بودن بی رحمانه در زمان جنگ ضروری است - باید بپذیریم که رئیس جمهور روسیه همه راه ها را اشتباه نرفت و برخی چیزها را درست انجام داد. البته هیچ یک از این ها تصمیم او برای شروع جنگ یا شیوه ای که روسیه آن را به راه انداخته را توجیه نمی کند. این نکات تنها جنبه هایی از درگیری را مشخص می کنند که در آن قضاوت های شخص پوتین تاکنون به اثبات رسیده است. نادیده گرفتن این عناصر سبب همان اشتباهاتی حواهد شد که او انجام داد: دست کم گرفتن حریف و اشتباه خواندن عناصر کلیدی موقعیت.

اما پوتین چه چیزی را درست متوجه شد؟

دولت بایدن امیدوار بود که تهدید برقرای «تحریم‌های بی‌سابقه»، پوتین را از طرح حمله اش منصرف کند. همچنین امیدوار بود که اعمال این تحریم‌ها ماشین جنگی روسیه را خفه و نارضایتی مردم را تحریک کند و پوتین را مجبور به تغییر مسیر کند. پوتین وارد جنگ شد و متقاعد شد که روسیه می‌تواند تحریم‌هایی را که ممکن است اعمال شود کنار بزند، و او تاکنون چنین چیزی را ثابت کرده است. هنوز آنقدر اشتها و تقاضا برای مواد خام روسیه (از جمله انرژی) وجود دارد که او بتواند اقتصاد روسیه را تنها با کاهش جزئی تولید ناخالص داخلی حفظ کند. عواقب درازمدت ممکن است شدیدتر باشد، اما او حق داشت که فرض کند تحریم ها به تنهایی نتیجه درگیری را برای مدتی طولانی تعیین نمی کند. 

دوم آنکه، پوتین در مورد توانایی تحمل مردم روسیه در مورد هزینه های جنگ، قضاوت درستی داشت و این نکته که شکست های نظامی به برکناری او منجر نمی شود نیز برداشت درستی داشت. شاید او جنگ را به امید اینکه سریع و ارزان باشد آغاز کرده باشد، اما تصمیم او برای ادامه دادن جنگ پس از شکست های اولیه - و در نهایت بسیج نیروهای ذخیره ها و جنگیدن - منعکس کننده این باور بود که اکثریت مردم روسیه با تصمیم او همراهی خواهند کرد. و اینکه او می تواند هر مخالفتی را که در این میان سربر می آورد، سرکوب کند. بسیج نیروهای اضافی ممکن است بر اساس استانداردهای ما بسیار ناامید کننده باشد، اما روسیه توانست با وجود تلفات بسیار و بدون به خطر انداختن قدرت پوتین، نیروهای زیادی را در میدان نگه دارد. البته این می تواند تغییر کند، اما تا کنون، او درستی این موضوع را نیز نشان داده است.

سوم ، پوتین درک کرد که سایر کشورها از منافع خود پیروی خواهند کرد و او به‌خاطر اقداماتش به طور جهانی محکوم نخواهد شد. اروپا، ایالات متحده و برخی دیگر به تندی و شدید واکنش نشان داده اند، اما اعضای کلیدی جنوب جهانی و برخی دیگر از کشورهای برجسته (مانند عربستان سعودی و اسرائیل) واکنشی از خود بروز نداده اند. جنگ به وجهه جهانی روسیه کمکی نکرد ( آرای نادرست در محکومیت جنگ در مجمع عمومی سازمان ملل این را به ما نشان داده است)، اما مخالفت ملموس تر به زیرمجموعه ای از کشورهای جهان محدود شده است.

مهمتر از همه: پوتین فهمید که سرنوشت اوکراین برای روسیه مهمتر از غرب است. لطفاً توجه داشته باشید: سرنوشت اوکراین برای روسیه به هیچ وجه مهمتر از خود اوکراینی ها نیست که فداکاری های عظیمی برای دفاع از کشور شان انجام می دهند. اما پوتین نسبت به حامیان اصلی اوکراین از این مزیت ویژه برخوردار است که مایل به تحمل هزینه و ریسک است. او چنین مزیتی دارد نه به این دلیل که رهبران غربی ضعیف، بی‌تفاوت یا هوس‌باز هستند، بلکه به این دلیل که صف بندی سیاسی کشور های بزرگی که درست در همسایگی روسیه قرار دارند، همیشه برای مسکو مهم‌ بوده است . چنین صف بندی برای مسکو مهم تر و ارزشمندتر ست تا برای مردمی که دورتر از این منطقه زندگی می کنند. به ویژه برای افرادی که در یک کشور ثروتمند و امن در آن سوی اقیانوس اطلس به سر می برند..........

منبع و ادامه : فارین پالسی

نظرات

پست‌های پرطرفدار