چرا جنبش مهسا نتوانست صدها هزار نفر را به خیابانها بیاورد؟
طبق آماری که مرکز مطالعات جمعیت کشور ارائه میدهد ۵۰ درصد جمعیت کشور را زنان تشکیل میدهند و چگونه است که ۵۰ درصد از جمعیت یک ملت از حقوق اولیه خود محروم باشند و بعد این انتظار وجود داشته باشد که آن کشور در مسیر پیشرفت و یا ترقی قرار بگیرد یا دست کم اگر در مسیر ترقی و پیشرفت نیست دارای تعادل نسبی باشد.
برکسی پوشیده نیست که جمهوری اسلامی ارمغانی جز ویرانی و تباهی برای ایرانیان نداشته است. اما این رژیم بنا به طبیعت خود ستمی دوچندان بر زنان ایران روا میدارد. چگونه رهبران جمهوری اسلامی مقولهای زیر عنوان «بدحجابی» را ابداع کردند و آن را دستاویزی برای زورگویی و ستم مضاعف بر زنان ایران قرار دادند؟ با نگاهی به تاریخچۀ این ماجرا میبینیم که ابداع کنندۀ این مقوله خمینی بود و خامنهای ادامه دهندۀ راه اوست.
عمدۀ مشارکتکنندگان در اعتراضات مهسا، جوانان دختر و پسر ۱۵ تا ۲۵ سال از طبقۀ متوسط در بیش از صد شهر ایران بودند. معترضان جنبش سبز از همۀ نسلهای طبقه متوسط بودند و عمدتا در تهران بودند و فقط جوانان نبودند. در تهران سه میلیون نفر اعتراض کردند و گفتند "رای من کو؟" ولی اعتراضات مهسا از حیث جغرافیایی گستره بود و در صد روز تداوم داشت ولی تعداد هر اعتراض دهها نفره و صدها نفره بود. حتی تعداد معترضان به دهها هزار نفره هم نرسید.»
مهسا امینی آخرین قربانی حجاب اجباری در جمهوری اسلامی بود. با مرگ این بانوی جوان و دامنۀ گستردۀ اعتراضها در ایران و جهان، شکافی نیز دربارۀ حجاب اجباری در دل جمهوری اسلامی ایجاد شده است. بیشک، رهبران رژیم میدانند که عقبنشینی آنان در این عرصه، نویدبخش پایان نظامِ بحرانزدۀ جمهوری اسلامی است.
از حیث سازماندهی، ایدیولوژی و رهبری اعتراضات مهسا شبیه اعتراضات بهار عربی بود. سازماندهی عمومی و شفاف نداشت و سازماندهیها افقی، پراکنده و شبکهای و خودجوش بود. این اعتراضات ایدئولوژی هژمونیک نداشت، گویی یک تقاضا برای بازپسگیری زندگی داشت و در ادامه در این خیزش اعتراضی گفتارهای گوناگونی بروز کرد. این اعتراض رهبری شناخته شده و ارگانیک با بدنه معترض نداشت به اصطلاح این اعتراض بیسر بود. به همین دلیل عدهای از تحلیلگران از این اعتراض بعنوان ناجنبش یاد میکنند. ولی من معتقدم این اعتراض مهسا در ایران در درجه اول یک جنبش مدنی بود و الان هم مبتنی بر پیشروی آرام در سطح مخالفت با حجاب اجباری ادامه دارد.»
در ابتدای اعتراضات مهسا، ما شاهد یک جنبش مدنی و اعتراضی «مخالف تحمیل حجاب اجباری» بودیم بعد رسانههای خارج از کشور سوار این موج اعتراضی شدند و مطالبه جنبش را در «تغییر رژیم» دنبال کردند. این مطالبه بزرگ هزینهها را بالا برد و جمعیتهای انبوه هم همراهی نکردند. دوم مردم ناراضی کشور برای اپوزیسیون برانداز متشکل از سازمانهای تروریستی مثل سازمان مخوف رجوی یا کومله و سلطنتطلبان اعتباری قائل نبودند و از آنها منزجرند. سوم حکومت هم اعتراضات را کنترل میکرد. لذا در اعتراضات مهسا عمدتا جوانان و نوجوانان که سبکبال بودند و تجربه روبروشدن با حکومت را نداشتند، بیشتر درگیر بودند و عامه مردم درگیر نشدند.».....
یادمان نرود: جهان نظاره گر نمایشی بزرگی ست که ما با نام انقلاب راه انداختیم!
نظرات
ارسال یک نظر